جدول جو
جدول جو

معنی صاحب مرده - جستجوی لغت در جدول جو

صاحب مرده
هنگام عصبانیت یا ناراحتی شدید گفته می شود، چیزی که صاحب آن مرده باشد
تصویری از صاحب مرده
تصویر صاحب مرده
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از صاحب درد
تصویر صاحب درد
دردمند، مصیبت زده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صاحب خرد
تصویر صاحب خرد
خردمند با خرد بخرد عاقل خردمند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صاحب خرد
تصویر صاحب خرد
عاقل، دانا، خردمند، باخرد، حصیف، لبیب، متفکّر، خردومند، اریب، فرزان، خردپیشه، بخرد، نیکورای، فروهیده، متدبّر، داناسر، فرزانه، راد، پیردل، خردور برای مثال به است از دد انسان صاحب خرد / نه انسان که در مردم افتد چو دد (سعدی۱ - ۶۲)
فرهنگ فارسی عمید
دردمند، مصیبت زدهبرای مثال گر بود در ماتمی صد نوحه گر / آه صاحب درد را باشد اثر (عطار - ۳۷۸)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مال صاحب مرده
تصویر مال صاحب مرده
وخم هم آوای زخم (گویش افغانی)
فرهنگ لغت هوشیار